خستگی ذهنی منجر به از دست دادن خودکنترلی و تصمیم گیری ضعیف می گردد
به گزارش طرفداران رونالدو، خستگی ذهنی، پدیده ای که با کاهش توانایی های شناختی، خودکنترلی و تصمیم گیری همراه است، می تواند پیامدهای عمیقی بر رفتار اجتماعی و انتخاب های روزمره داشته باشد. این مفهوم از جنبه های روانشناسی و علوم اعصاب به طور گسترده مورد پژوهش قرار گرفته و یافته های تازه نشان می دهند که تأثیر این پدیده می تواند از آنچه تا به امروز تصور می شد، گسترده تر باشد.
خستگی ذهنی و مفهومی به نام تخلیه ایگو
یکی از نظریه های کلیدی در این زمینه، نظریه تخلیه ایگو (Ego Depletion) است که مدت ها در روانشناسی و اقتصاد رفتاری مطرح بوده . این نظریه بیان می نماید که خودکنترلی به عنوان یک منبع محدود عمل می نماید و انجام وظایف شناختی سخت یا تنظیم هیجانات، می تواند ذخایر این منبع را به تدریج کاهش دهد. زمانی که این ذخایر تحلیل می روند، افراد تمایل بیشتری به رفتارهای تکانشی، خودخواهانه و حتی پرخاشگرانه نشان می دهند.
برای مثال، در پژوهش هایی که از آزمون استروپ (Stroop Test) یا تمرینات سرکوب هیجان استفاده شده است، افرادی که پس از انجام این وظایف در معرض انتخاب های اخلاقی یا اجتماعی قرار گرفتند، کاهش چشمگیری در رفتارهای نوع محبت آمیز و افزایش در رفتارهای خودخواهانه نشان دادند. این یافته ها، که در ابتدا مجذوب نماینده و قابل توجه به نظر می رسیدند، به تدریج با انتقادهایی روبرو شدند. بعضی مطالعات نتوانستند این اثرات را به طور مداوم بازتولید نمایند، اما تحقیقات تازه با استفاده از ابزارهای پیشرفته تر، ابعاد تازهی از این پدیده را آشکار نموده اند.
از روانشناسی تا علوم اعصاب: خستگی ذهنی چگونه مغز را تحت تأثیر قرار می دهد؟
مطالعات اخیر نشان داده اند که خستگی ذهنی نه تنها در رفتار انسان، بلکه در فعالیت های فیزیولوژیک مغز نیز منعکس می گردد. به طور خاص، در هنگام خستگی ذهنی، پدیده ای به نام خواب محلی (Local Sleep) در بخش هایی از مغز مانند قشر پیشانی (Frontal Cortex) رخ می دهد. این پدیده شامل ظهور امواج دلتا (Delta Waves) است که معمولاً در حالت خواب عمیق مشاهده می شوند، اما در این شرایط، در حالت بیداری نیز ظاهر می شوند.
این امواج در مناطقی از مغز که مسئول تنظیم رفتار، تصمیم گیری و کنترل تکانه ها هستند، فعالیت این بخش ها را به شدت کاهش می دهند. در نتیجه، افراد خسته تمایل کمتری به همکاری و رفتارهای اجتماعی مثبت از خود نشان می دهند و احتمال بیشتری برای رفتارهای پرخاشگرانه دارند.
طراحی آزمایش: چگونه خستگی ذهنی رفتار را تغییر می دهد؟
برای درک عمیق تر این پدیده، محققان از ترکیبی از آزمون های رفتاری و ابزارهای علوم اعصاب استفاده کردند. شرکت نمایندگان ابتدا تحت یک وظیفه شناختی سنگین قرار گرفتند که به مدت یک ساعت به طول انجامید. این زمان طولانی به طور خاص برای ایجاد حالتی از خستگی شدید طراحی شده بود. سپس شرکت نمایندگان در بازی های مالی شرکت کردند که رفتار اجتماعی آن ها را ارزیابی می کرد.
یکی از این بازی ها، بازی شاهین و کبوتر (Hawk and Dove) بود که انتخاب های همکاری (کبوتر) یا تهاجم (شاهین) را شبیه سازی می کرد. نتایج نشان داد که افراد خسته تمایل بسیار کمتری به همکاری داشتند و نرخ همکاری از 86 درصد در گروه غیرخسته به 41 درصد در گروه خسته کاهش یافت. این کاهش چشمگیر نشان دهنده تأثیر مستقیم خستگی ذهنی بر تصمیم گیری اجتماعی است.
خواب محلی: پاسخ مغز به خستگی شناختی
امواج دلتا که در گروه خسته مشاهده شدند، نشان می دهند که خستگی ذهنی باعث می گردد بخش هایی از مغز به طور موقت آفلاین شوند. این امواج، که معمولاً در خواب عمیق دیده می شوند، در این شرایط در هنگام بیداری نیز ظاهر شده و عملکرد قشر پیشانی را مختل می نمایند. این بخش از مغز، نقش حیاتی در تنظیم رفتارهای اجتماعی، کنترل تکانه ها و اتخاذ تصمیمات منطقی دارد.
جالب توجه این است که این پدیده نه تنها در شرایط شدید مانند کمبود خواب، بلکه حتی در شرایط خستگی میانه نیز قابل مشاهده است. این نشان می دهد که مغز انسان نسبت به خستگی بسیار حساس است و حتی وظایف شناختی روزمره می توانند تأثیراتی مشابه ایجاد نمایند.
پیغامدهای خستگی ذهنی در زندگی روزمره
تأثیرات خستگی ذهنی تنها به آزمایشگاه محدود نمی گردد. در زندگی روزمره، تصمیمات مهمی مانند مذاکره در قراردادها، حل اختلافات یا مدیریت روابط شخصی، اغلب تحت شرایط فشار ذهنی گرفته می شوند. این پژوهش نشان می دهد که خستگی می تواند افراد را به انتخاب هایی سوق دهد که برخلاف منافع بلندمدت آن ها باشد و گاه پیغامدهای جدی به همراه داشته باشد.
بعلاوه، این یافته ها ممکن است ارتباطی میان خستگی ذهنی و رفتارهای ضد اجتماعی مانند جرم و جنایت ایجاد نمایند. بسیاری از رفتارهای تکانشی و ضد اجتماعی زمانی رخ می دهند که افراد تحت فشار ذهنی قرار دارند، و این پژوهش نشان می دهد که خستگی شناختی می تواند عامل مهمی در این موارد باشد.
فراتر از تخلیه ایگو: دیدگاه های تازه در خصوص خستگی ذهنی
در حالی که نظریه تخلیه ایگو به علت پیچیدگی ها و بعضی تناقض ها همیشه مورد بحث بوده است، این مطالعه با استفاده از ابزارهای پیشرفته مانند EEG (الکتروانسفالوگرافی) و آزمایش های طولانی تر، دیدگاه تازهی ارائه می دهد. یافته ها نشان می دهند که تخلیه ایگو ممکن است نه تنها به کاهش قدرت اراده، بلکه به خستگی عصبی مرتبط باشد که با فعالیت های خواب گونه در مغز معین می گردد.
این پژوهش با ارائه روش شناسی دقیق تر، راه را برای تحقیقات بیشتر در زمینه خستگی ذهنی باز نموده و امکان آنالیز راهکارهایی برای کاهش اثرات این پدیده، مانند استراحت کوتاه یا افزایش تاب آوری شناختی، را فراهم می نماید.
پیغام نهایی: درک بهتر خستگی ذهنی برای تصمیم گیری بهتر
این مطالعه گامی مهم در درک تأثیر خستگی ذهنی بر رفتار انسان و تصمیم گیری های اجتماعی است. با تأکید بر نقش خواب محلی در مغز، فرصت های تازهی برای تحقیقات و کاربردهای عملی در زمینه های مختلف از جمله اقتصاد، قانون و زندگی روزمره ایجاد شده است. شناخت این اثرات می تواند به افراد و سازمان ها یاری کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و از پیغامدهای منفی خستگی ذهنی جلوگیری نمایند.
منبع
thebrightersideمنبع: یک پزشک