امروز با سعدی : روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست - طرفداران رونالدو

صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست

بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست

دوست گر با ما بسازد دولتی باشد بزرگ

ور نسازد می بباید ساختن با خوی دوست

گر قبولم می نماید مملوک خود می پرورد

ور براند پنجه نتوان کرد با بازوی دوست

هر که را خاطر به روی دوست رغبت می نماید

بس پریشانی بباید بردنش چون موی دوست

دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست

روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست

هر کسی بی خویشتن جولان عشقی می نماید

تا به چوگان که در خواهد فتادن گوی دوست

دشمنم را بد نمی خواهم که آن بدبخت را

این عقوبت بس که بیند دوست همزانوی دوست

هر کسی را دل به صحرایی و باغی می رود

هر کس از سویی به دررفتند و عاشق سوی دوست

کاش باری باغ و بستان را که تحسین می نمایند

بلبلی بودی چو سعدی یا گلی چون روی دوست