شعر نوسان بین اکنون و تاریخ است، تا به امروز 80 کتاب نوشته ام

به گزارش طرفداران رونالدو، به گزارش خبرنگاران ، جواد مجابی، یکی از چهره هایی است که علی رغم مشکلاتی که برایش در انتهای دهه 50 رخ داد، با تمام قدرت به کارش ادامه داد و با شعر نوشتن زندگی کرد و این عادت زیبا را هنوز در 80 سالگی دنبال می نماید. به تازگی نشرچشمه مجموعه شعری از این شاعر، نویسنده و منتقد ادبی به نام روزنامه مرد عزلت گزین منتشر نموده است که همین اتفاق بهانه ای شد تا به سراغ او برویم و درباره کتابش صحبت کنیم و ببینیم در روزگار کرونا و قرنطینه، مشغول چه کاری است.

شعر نوسان بین اکنون و تاریخ است، تا به امروز 80 کتاب نوشته ام

شما در سال های فعالیت تان به دلیل مسائلی که در انتشار بعضی از آثارش به وجود آمد، نتوانستید کتاب هایتان را به شکل منظمی منتشر کنید. کمی از روزنامه مرد عزلت گزین برای مخاطبان ایبنا بگویید. آیا این مجموعه جدیدی است یا از آن دست کتاب هایی است که به تازگی پیروز به دریافت مجوز شده است؟

این کتاب یکی از دفترهای سی گانه ای است که من در شعر دارم و تا به امروز حدود 20 کتاب از آن چاپ شده است. این کتاب به مضمون عزلت و گوشه نشینی پرداخته و در واقع شعرهای دوره ای از زندگی من را فرامی گیرد. این شعرها از تاریخ سوم تیرماه 96 تا 18 مهر 96 نوشته شده اند. همان طور که اشاره کردید، دفترهای شعر من به شکل طبیعی و مرتب چاپ نشده اند تا یک سیر تدریجی از تفکر و بینش شاعر را برای مخاطبان خود نشان دهند.

کمی بیشتر درباره انتشار آثارتان توضیح دهید. منظور شما از شکل طبیعی انتشار چیست؟

گاهی شعرهای تازه تر دیر چاپ شده است و شعرهای قدیمی زود چاپ شده اند. گاهی یک مجموعه اسیر مساله ممیزی شده است. از این رو متاسفانه سیر تحولی شعر بنده برای مخاطب شعر دقیقا معین نیست. من برای 25 سال کتاب های شعرم را چاپ نکردم و زمانی که آدم بعد از یک ربع قرن کتاب هایش را چاپ می نماید، بدون شک کسانی که به شعرهای قدیمی تر او عادت داشته اند، به یکباره تعجب می نمایند؛ چراکه با چیزی عجیب و غریب روبه رو شده اند و حتما این سوال برای شان پیش آمده که چگونه یک نفر از فضای تغزلی به جهانی اندیشه پرتاب شده و شاید بخواهند بدانند که این راستا چگونه طی شده است.

این کتاب بیان نماینده کدام دغدغه ها و دیدگاه های شماست؟

در این کتاب سعی کردم از دیدگاه آدمی که در گوشه ای نشسته و به جهان نگاه می نماید، یادداشت های ذهنی روزانه ام را نسبت به جامعه ، خودم، تاریخ و جهان بازتاب دهم. در واقع شعرهای من تامل طولانی من نسبت به جهان خویش و جهان دیگران است و در واقع نوعی سورئالیسم اجتماعی است.

انسانی که از او صحبت می کنید دنبال چه می گردد؟ آیا همین انسان معاصری است که دغدغه خیلی از شاعران شده و اصلا شبیه خودشان نیست؟

این انسان طبیعتا انسانی نیست که خودش را از دیگران، مسائل جنبی، مسائل عمومی، ارتباط با جامعه جهانی جدا بپندارد و سعی می نماید که از یک فضای بومی به سمت یک جهان انسانی حرکت کند. در واقع با یک انسان گرایی جهانی به خودش و دیگران بیاندیشد. مساله فرهنگ ایران، تاریخ ایران از بن مایه های این کتاب است؛ یعنی همواره با یک نوع نگاه تاریخی به زمان حال نگریسته ام و می گویم که اگر ما مسائلی در حال حاضر داریم، آیا در تاریخ نیز چنین مسائل مشابهی بوده است و اگر بوده چگونه واکنش نشان داده ایم و امروز ما چگونه در قیاس با آنها واکنش نشان می دهیم. مساله تاریخ، مساله فرهنگ ایران، مسائل روزانه و پیچیده در مسائل جمعی در این کتاب وجود دارد و طبیعتا خاصیت شعری به شکلی است که از گزارش نویسی روز دور می گردد و به رویاگونگی آن وقایع می پردازد. یعنی درواقع به باطن وقایع بیشتر توجه داشته ام تا ظاهر قضیه. اگر چه در این شعرها به ظاهر قضایا نیز پرداخته شده است.

شما با مطرح کردن عنوان این مجموعه دنبال انتقال چه پیامی به مخاطب بودید؟ آیا این عنوان ارتباطی هم به سال ها فعالیت شما در حوزه روزنامه نگاری دارد؟

در اینجا منظور از کلمه روزنامه یادداشت های روزانه است. در گذشته کارنامه یا روزنامه یک نوع سرگذشت نامه افراد بوده است؛ بعدها به جریده هم روزنامه می گفتند. من از معنی اولیه آن استفاده نموده ام و آثار این کتاب، روزنگاری های آدمی است که به گوشه ای رانده شده و از مزایای اجتماعی محروم مانده است.

این موضوع به اتفاقاتی که برای شما در اواخر دهه 50 یا اوایل دهه 60 رخ داد ارتباطی دارد؟

بدون شک. شاعر در واقع بخشی از واقعیت های زمان خودش را انعکاس می دهد. این شعرها از وقایع سال هایی که در آن زیسته ام، الهام گرفته شده است و این ها در روشنای یک ارتباط تاریخی دیده می شوند. اگر نه این شعرها بیشتر در سال 96 - 97 نوشته شده اند.

یعنی ذهن شعری شما بین گذشته و اکنون در حال رفت وآمد است؟

بله، این طور هم می گردد گفت. در گفت وگویی اشاره نموده ام که یکی از معانی شعر، نوسان بین اکنون و تاریخ است. یعنی شعر بین اکنون و گذشته تاریخی و آینده احتاقتصادی در نوسان است؛ بنابراین شعر به دوره معینی محدود نمی گردد و ممکن است، بستر شعری که من در سال 96 نوشته ام به نوجوانی من مربوط گردد. به طور کلی برای من شعر، کاری روزانه است و به عنوان یک کار حرفه ای آن را دنبال می کنم. بنابراین با یک کتاب نمی گردد درباره جهان و دغدغه های من قضاوت کرد. البته وقتی دفتر شعری را چاپ می کنم، او تبدیل به یک موجود مستقلی جدا از من (شاعر)می گردد و هرکس می تواند تصویر و تصور خودش را در شعرها پیدا کند.

شما روزانه شعر می نویسید، آیا به عنوان یک شغل به شعر نگاه می کنید؟

نه من به عنوان شغل نگاه نمی کنم و به اعتقادم شاعری یک حرفه است. شغل با حرفه فرق می نماید. در شغل مساله پول مطرح است اما در حرفه چنین چیزی نیست و حرفه یعنی کاری که آدم بدون وقفه و با عشق به آن می پردازد. برای مثال نقاشی یا نوازندگی حرفه است و می توان نگاه اقتصادی به آن نداشت. حال خیلی ها هم از آن پول درمی آورند. در واقع می توان گفت که یک عده ای از روی تفنن شعر می گویند؛ اما عده ای هم مثل نیما و شهریار مشغله ذهنی شان شعر بوده و جهان را از پنجره شعر نگاه می کردند. جهان برای من هم اینگونه است و معمولا هر روز شعر یا داستان می نویسم و اگر داستان هم بنویسم به شکلی تحت تاثیر بینش شعری هستم. نوشتن تنها کاری است که به صورت مداوم و ضروری دنبال می کنم. من معتقد نیستم که قرار است فرشته الهام به من سر بزند و دچار حالی خاص شوم و شعر بنویسم. من معتقدم شما می توانید به شعر به عنوان یادداشت های ذهنی یک آدمی که در کار خود و جهان تامل می نماید، نگاه کنید و شاعری کاری باشد که هر روز ادامه دهید. همان طور که یک موزیسین هر روز برای تکمیل سمفونی خود کار می نماید یا کسی که فیلم می سازد، مگر منتظر الهام است؟ نه، این طور نیست. او فیلمی را آغاز می نماید و بعد از شش ماه یا یک سال، هر روز کارش را ادامه می دهد تا به نتیجه معین برسد. اگر آدم حرفه ای را که انجام می دهد، خوب بشناسد، می تواند همواره از آن استفاده کند. من سعی می کنم، جهانی خودم را چنان از عوارض بیرونی پاک نگه دارم که بتوانم هر روز در فضای فرهنگی کار کنم. حال این فضای فرهنگی یک روز شعر است، یک روز داستان، یک روز نقاشی و یک روز هم طنز.

با این فرایند باید کتاب های زیادی در دست انتشار داشته باشید. کمی از این آثار برای ما بگویید.

این روزها پنج کتاب برای چاپ دارم. یک کتاب از سوی نشر چشمه است که درباره آن صحبت کردیم؛ سه کتاب هم از سوی نشر گویا قرار است منتشر گردد و یک کتاب را نیز انتشارات نگاه منتشر خواهد نمود.

با توجه به اینکه شعرهای شما به صورت پراکنده و در نشرهای مختلف منتشر شده است، آیا تصمیم به انتشار کلیات آثار ندارید؟

چنین اتفاقی اتفاق افتاده و چاپ سوم جلد نخست مجموعه شعرم در انتشارات نگاه منتشر شده است. در جلد اول، هفت -هشت دفترم آمده است. اگر بخواهم از حجم این مجموعه صحبت کنم باید بگویم که جلد نخست این کتاب حدود 1000 صفحه و جلد دوم و سوم آن نیز حدود 2000 صفحه است. اگر اتفاق خاصی رخ ندهد و هر سه جلد این کتاب ها منتشر گردد، مخاطبان می توانند با مطالعه آن به یک نتیجه معینی از جهان بینی شعری من برسند. متاسفانه بعضی از این کتاب ها در شرایط منتشر شده است که به هیچ عنوان دیده نشده اند و امیدوارم که با چاپ این کلیات آثار آن، دفترها نیز دیده شوند. البته این اتفاق برای رمان هایم نیز در حال رخ دادن است و دارم به آنها نیز سروسامان می دهم و تا به امروز بیشتر رمان هایم در انتشارات ققنوس منتشر شده است.

از شما تا به امروز چند اثر منتشر شده است؟

من تا به امروز 80 کتاب نوشته ام که حدود 70 عنوان آن تا به امروز چاپ شده است. نخستین کتاب من در سال 42 منتشر شد و حدود 57 سال است که کتاب چاپ می کنم. از این رو، حجم زیادی کتاب نوشته ام که خواندن این ها برای آدم امروزی امری محال است. آنچه برای من در شعر اهمیت دارد، داشتن یک زبان پاکیزه، یک بیان قوی و ارتباط با فرهنگ شعری خودمان است. من معتقدم شعر ما هزار و خرده ای سال استمرار داشته و در نتیجه ما باید از این میراث استفاده کنیم.

پس به احتمال زیاد علاقه زیادی به شعر کلاسیک دارید؟

من هنوز هم بهترین شعرهایی که می خوانم، شعرهایی از مولوی، رودکی، فردوسی، سعدی و حافظ است و این طور نیست که فقط شعر معاصران را بخوانم. البته شعر جهان را هم می خوانم و کسی نیست که شاعر بزرگی باشد و من جهانی شعری او را نشناسم؛ اما تاکید من به شعر این است که شعری که در زبان فارسی نوشته می گردد از لحاظ زبان و بیان پاکیزه، رسا و جذاب باشد. من شعری که با کلمات روزمره نوشته گردد، نوشته ام اما برایم ایده آل نیست.

شما مجموعه های زیادی نوشته اید و شاید همان طور که گفتید، مخاطب امروز حوصله این را نداشته باشن که همه آثار شما را بخواند. از بین این آثار کدام اثر را پیشنهاد می دهید؟

از میان داستان ها کتاب کتیبه و ایوب را انتخاب می کنم که مجموعه داستان های کوتاه من است و کاری است که من آن رادوست دارم. در مجموعه شعرها نیز شعر بلند تامل برای من خیلی قابل توجه است. کتابی که در شمارگان اندک و محدود در خانه کتاب منتشر شد و همانی هم که چاپ شده، خوب پخش نشد. من از آن دست آدم هایی نیستم که بگویم شعرهایم همه فرزندانم هستند؛ چراکه این حرف ها مزخرف است و من آن را قبول ندارم. به طور کلی آدم بعضی آثارش را بیشتر دوست دارد و من هم اینگونه هستم. در رمان ها نیز کتاب ایالت نیست در جهان را بیشتر دوست دارم. من در این رمان از تکنیک کلاژ استفاده نموده ام. یعنی رمانی نوشته ام و بعد در آن تکه هایی از کتاب دیگری آمده است.

این تکنیک در هنر بسیار کاربرد دارد و آثار مختلفی هم خلق شده است، کاربرد این تکنیک در رمان به چه شکل است؟

باید این کار خیلی بادقت انجام گردد. به محضی که این کار بی منطق و از روی بی اطلاعی انجام گردد، زننده خواهد بود.

در روزگار کرونا مشغول نگارش چه آثاری هستید؟

این روزها مجموعه من چنینم که نمودم را آماده نموده ام. البته معمولا هر مجموعه را یک سالی نگه می دارم و بارها و بارها آن را تغییر می دهم و حتی در نسخه چاپی پیش از چاپ هم تغییراتی می دهم. مجموعه مقالاتم را نیز دارم آماده می کنم. تازه ترین کارم نیز مقاله ای با عنوان چگونه روزگار کرونایی را گذراندید است که در روزنامه شرق چاپ شده است و یک الگویی است برای مقاله نویسی. در این مقاله زندگی روزانه من توضیح داده شده، پنج شعر، پنج طنز و چند نقاشی از من آمده و یک تحلیل نیز درباره نوع نگاه سرمایه داری در دوران پس از کرونا مطرح شده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 26 خرداد 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: 7ronaldo7.ir شناسه مطلب: 271

به "شعر نوسان بین اکنون و تاریخ است، تا به امروز 80 کتاب نوشته ام" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شعر نوسان بین اکنون و تاریخ است، تا به امروز 80 کتاب نوشته ام"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید